-3 مرثیه حسین

2-3-1 نمادهای عزاداری عاشورا

عاشورا اگرچه حماسه ای الهی است، اما «نماد» نیز هست و فرهنگ، تشكیل شده از نمادها و نشانه ها(رسم و رسوم) و آیین های هر ملت است كه با این اجزاء فرهنگ و جامعه استحكام پیدا می كند. وظیفه این مراسم در میان مجموعه عناصر فرهنگی این است كه به بقیه عناصر فرهنگ جان بدهد. ما در این مبحث به دنبال «نشانه های فرهنگی عاشورا» هستیم. برای پیدایی نشانه ها اغلب زمان مشخصی وجود ندارد ولی برای مردمان اهل آن فرهنگ آشنا است. نشانه ها از ساده و پیچیده می توانند وجود داشته باشند اما نماد صورت پیچیده نشانه است. نماد اغلب مقدس و اسطوره ای است و با بنیادهای فرهنگی در دور دست تاریخ زندگی انسان مربوط است. در مراسم عاشورا، فراوانی این نمادها وجود دارد.

2-3-1 -1 دسته

دسته گردانی حركتی است دسته جمعی كه با آواها و نواها و حركات دست و زدن دست بر سینه و حركات دیگر بدن، از وحدت باشكوه و پرجوش و خروش محله‌ها و تكیه‌های شهر حكایت می‌كند.

هر دسته شامل نشانه یك محله یا تكیه است كه بر بیرق‌هایی كه در ابتدای دسته حركت می‌كند، نقش بسته است. دسته گردانی؛ طبق یك الگوی كهن، حركتی در جهت تحریك مردم به صف‌آرایی در مقابل دشمن است و نوحه‌ها هم نماد رجزخوانی در مقابل دشمن است. در بعضی از دسته‌ها كفن‌پوشان با حركتی موزون و هماهنگ، سنج‌ها و زنجیرها و گام‌های سنگین و استوار خود را كه هر بار یك نیم گام برمی‌دارند با ضرب می‌كوبند، و این جلوه‌ای است از عزم آهنین سوگوارانی كه هزاران سال پیاپی این مراسم را با ابهتی هر چه بیشتر برپا می‌كنند. در دسته گردانی شام غریبان همه چیز حاكی از تمام شدن جنگ و پایان روز است، همان‌گونه كه غم در شب سنگین‌تر نمایان می‌شود. در شام غریبان دسته‌ها دیگر علم و پرچمی به عنوان نشانه ندارند، جنگ روز به پایان رسیده و آنها دیگر با هیجان حركت نمی‌كنند. بلكه غم بر همه‌جا سنگینی می‌كند. نوحه‌هاشان از رزم و شهادت خبر نمی‌دهد. چلچراغی همراه ندارند، بلكه شمع ‌هایی كه در دستان كودكان است راه را به آنها نشان می‌دهد. در هیچ‌جا توقف نمی‌كنند. هیچ موسیقی(ساز) با آنها هم صدا نیست. آرام و بی‌صدا با دست به سرها می‌زنند و با صدایی غریبانه و غمناك نوحه‌ای می خوانند.

2-3-1-2 عَلَم

این كه عَلَم نشانه چیست و از كجا آمده است به‌درستی معلوم نیست، اما نخستین عَلَم‌ها از چوب خشك شده یك صنوبر یا یك درخت بلند قامت بوده است.

در برخی اساطیر و طبق برخی روایات، درخت به عنوان جایگاه خداوند و گاه به صورت خود خدا و هم چنین نماد كیهان و منبع و نماد دانش و حیات جاودانی بود.

هنوز نمونه‌هایی از این عَلَم‌های چوبی در روستاهایی مثل روستاهای اراك و مراغه هست كه در مراسم ماه محرم از آن استفاده می‌كنند. این عَلَم‌ها به وسیله پارچه‌های رنگی مزین می‌شود و افراد آن محله برای برآورده شدن نیازها و خواسته‌هایشان آن را به صورت دخیل بر این علم‌ها می‌بندند به امید برآورده شدن حاجات و نیات آنها، اما در بقیه مدت سال آن را در گوشه‌ای از مسجد یا تكیه نگهداری می‌كنند.

سرو خمیده نشانه سوگواری است كه برروی سفالینه ها و نقاشی های بازمانده از ادوار مختلف تاریخ نقش بسته است، و نیز استفاده از نقش سرو بر سنگ مزارها شاهد دیگری برای این ادعاست. كاشتن درخت سرو بر بالای سنگ مزارها، در ایران امروز نیز جلوه دیگری از این نماد است.به دو دلیل درخت را به نماد شهید نسبت داده اند: یكی این كه بالای بلند درخت نشانه عروج شهید است. دیگر این كه قطع كردن درخت به معنی از بین بردن درخت نیست بلكه از نقاط مختلف درخت، پا جوش‌های بیشتر سر می‌زند. همین‌طور بسیاری معتقدند كه شهادت پایان زندگی نیست و این كه شهید با شهادت خود غلبه حق بر باطل را تداوم می‌بخشد. درخت و شهید در نمادهای ایرانی دارای پیشینه‌ای كهن است. چون اسطوره سوگ سیاوش كه معتقدند وقتی سیاوش به شهادت رسید از خون او گیاهی روئید(پرسیاوشان). شهادت از روزگار سیاوش در ذهن ایرانیان رسوب كرد.

علم ها به تناسب شرایط فرهنگی و اجتماعی مناطق مختلف از صورت یك درخت و پارچه های رنگین آن خارج شدند و در ابتدا تیغه‌هایی از فلز بر بالای آن اضافه شد. تنه درخت به صورت پایه اصلی و تیغه های بسیاری در كناره های تنه به صورت قرینه به آن اضافه شد. بعدها از نشانه هایی مثل: كبوتر، ماهی، اژدها، اسب و... كه به وسیله دست هنرمندان روی آن را خطاطی و حكاكی می كردند بر روی علم‌ها استفاده می‌كردند.

در مورد حیواناتی كه بر روی علم ها استفاده می شود، گفتنی است كه كبوتر پرنده ای است كه از آن به عنوان پیك و نامه بر و قاصد از قدیم استفاده می شده است.

كهن‌ترین روایات درباره كبوتر به زمان نوح مربوط می‌شود. وقتی كشتی نوح بر كوه جودی نشست و زمین مقداری آب را به خود فرو كشید. این نخستین استفاده انسان از كبوتر بود. در اسطوره‌های كهن كبوتر را پیك ناهید نیز می‌نامیده‌اند و مجسمه‌هایی كه از كبوتر و قمری در خوزستان و جاهای دیگر در ایران پیدا شده، همگی رمزی از ناهید است. بر اساس افسانه ای، خبر شهادت حسین به وسیله دو كبوتر سفید به مدینه اعلام می شود.

اسب از زمره حیواناتی است كه تصویر آن بر روی عَلَم ها، بیرق ها و... ابزار و آلات سوگ عاشورا نقش می‌بندد. با توجه به اسطوره‌های آفرینش، اسب به مفهوم هستی، ستاره‌ای از ستارگان رونده، قوس یا برج نهم سال، یكی از مظاهر تجلی و ظهور در عالم امكان و فرشته گردونه كش خورشید است كه هر روز از بام تا شام خورشید را در آسمان راهبر است. در قصص و روایات اسلامی نیز به اسب‌هایی با خصوصیات شبه اساطیری، همچون براق (اسب محمد)، دلدل (اسب علی)، ذوالجناح(اسب حسین) برمی‌خوریم.

ذوالجناح، نام اسب حسین پسر علی است كه در روز طف، بر این اسب سوار بود. چون حسین به شهادت رسید، اسب در خون آن حضرت غلتید و با سر و یال به خون آغشته به خیمه‌گاه آمد. همین كه جلو خیمه‌گاه رسید. صحیه‌ای كرد و آن قدر سر خود را به زمین زد تا جان داد. زنان حرم كه اسب را بدیدند، دانستند كه او رسیده است.

به هر حال، عَلَم‌ها با هرگونه نشان و نماد تجلی وجود «علمدار كربلا» است. تهران زادگاه عَلَم‌ها است با تزئینات مختلف و چند تیغ كه در اصطلاح به آن «علامت» می گویند. در وقت حركت دادن آنها، افراد خاصی با آداب و رسوم خاص آنها را بلند می كنند و بعضی از افراد برای ادای نذر خود و برآورده شدن حاجات علامت را به حركت درمی‌آورند. 

2-3-2-3 آب

درباره نماد آب باید گفت كه همه آب‌ها نماد بزرگ مادر و در ارتباط با تولد، اصل مادینگی و زهدان كیهانی و ماده نخستین هستند. آب‌ها زندگی می‌بخشند. غوطه خوردن در آب، نشان تولد مجدد و بازگشت به حالت پاكیزه نخستین و به معنای جستجو برای راز حیات و سّر نهایی است.


 

 

ادامه دارد

مریم خدیوی بروجنی