تحلیلی برنمایشنامه ی سوتفاهم کامو
كامو در آثار خود نشان مي دهد كه اراده انسان در مقابل قانون طبيعت سست است و هميشه انسان تسليم سرنوشت مي شود و حتي رويارويي او بي ثمر است و همچنين در انتخاب كردن رفتاري خاص براي خود دچار شكست مي شود و براي اين نافرماني از قانون هاي زندگي و سرنوشت مجازات مي شود و مجازات در آن مساوي است با نابودي و همچنين در كار او قياس انسان با ماشين صورت مي گيرد و اينكه رفتار با طبيعت انسان مانند ماشين است كه بايد فقط يك مسير را طي كند را سرزنش مي كند و اينكه ساكن بودن انسان در زندگي كه فقط موظف به رعايت قوانين باشد را هم سرزنش مي كند از طرفي هم سلب آزادي عمل و تلاش براي هيچ را به سادگي مي توان در شخصيت ها مشاهده كرد وبه واقهع بيهودگي در زندگي وعدم دخالت در روند تحول زيستي در انها وجود دارد وهياهوي بسيار براي هيچ را كه مبنا به پوچ بودن زندگي است وتلاش هاي بي ثمر خود در زندگي را به كار مي گيرد كه ريشه در عقده هاي رواني او دارد كه ان را دليل بركارهاي غيراخلاقي خود ميداند.شخصيت ها در نمايش نامه توجيح هايي را براي رفتارهاي غير انساني خود از خود نشان ميدهند بنا به اينكه حتي گرفتن جان انسان هاي ديگر براي رسيدن به عقده هاي شخصي خود راه خوبي است .ودراخرهدف او ازطرح اين نمايش نامه اين است كه مطرح كند كه چراانسان نمي تواند در هر كاري ازادي اختيارداشته باشد وهميشه بايد ازراه اي معمولي براي ادامه ي حيات خوداستفاده كند؟
در نمايش نامه اختيارداراي 2 وجه است :1-اختيارشخصي شخصيت اصلي نمايش نامه كه براي شناساندن خود اهمال ميكند كه اگرچنين نميشد اختيار افراد ديگر كه با اودرارتباط بودن ازبين ميرفت وازادي عمل راازانها ميگرفت.2-ازطرفي اشخاصي كه هدف ازپيش تعيين شده دارند ويك روندي را طي ميكنند واراده واختيار انها كه مساوي با نيروي سرنوشت است غالب است وموفق ميشوند .