30 شغل
1-آهنگر:يك مردچهارشانه با سبيلهاي مشكي وبا سري بي مو و قدي كوتاه و كمي چاق ،با دستهاي باز راه ميرود كمي افتاده .
2-دندانپزشك:يك فرد ميانسال كه دائما لبخند روي لبانش نقش بسته وهنگام راه رفتن پاهايش را به جلو پرت ميكند و كمي زانويش را خم ميكند ،شانه هاي افتاده اي دارد ودستان خيلي بزرگ اما دندانهاي خوبي دارد.
3-ميوه فروش:يك مرد لاغر اندامي كه در حين حرف زدن يك چوب كبريت يا خلال دندان گوشه دهانش است وپاي چپش كمي ميلنگد،هنگامي كه مي خواهد راه برود كمي پاهايش را باز ميكند.
4-فروشنده مواد غذايي درياني سر كوچمون:پسر جوون 21ساله كه شلوارش داره از پاهاش مي افته واز لحظه ورود حرف ميزند تا لحظه اي كه ميخواين بياين بيرون و موقع راه رفتن شيلنگ مي اندازد.
5-استاد دانشگاه (دكتر نظري):مردي ميانسال با قدي كوتاه كه هنگام راه رفتن پاهايش را پرت مي كند به جلو و مخصوصا هنگامي كه با موبايل حرف ميزند،وهنگام حرف زدن چشمانش را مي بندد وبه يك فرد خاص در كلاس توجه ميكند شكمي بر آمده دارد و لبان بزرگ و سياه.
6-كارمند اداره دارائي(آقاي عليزاده):فرد ميانسالي ست كه قدي بلند دارد ،40ساله است اما به نظر خيلي پيرتر مي آيدوشكمي بسيار بزرگ و همچنين پاهايش بزرگ ميباشدو هنگام راه رفتن هميشه يك دستش در جيبش است.
7-راننده تاكسي:يك زن چاقي كه قد خيلي كوتاهي دارد آنقدر كوتاه كه صندلي ماشين به فرمان ماشين چسبيده است و هنگام راه رفتن دو دستش باز وپاهايش به هم برخورد ميكند ولي غم انگيز است.
8-نانوا:يك مرد پيري است كه يك قوزي هم در پشتش برآمده واز شدت ايستادن ماهيچه هاي بسيار بزرگ از پشت شلوارش پيداست و موهاي بسيار ژوليده اي دارد وخميده با زانوهاي خم شده راه مي رود.
9-پليس:يك مرد قد بلند است كه بسيار بسيار محكم راه مي رود اما عصباني و مقرراتي ولي سيگار ميكشد ،جوان است وشانه هايش به گوشهايش خيلي نزديك و دستاني بلند دارد .
10-خانه دار:به عقيده من يك زن معتقد به مذهب و علاقه مند به آشپزي و رفت وروب وعاشق زندگي ،خريد و اما راه رفتن يك فرد خانه دار اين است كه كمي پشتش برآمده است وگوشه چشمانش چروك و هيكل بسيار ناقصي دارد.
11-مدير مدرسه:يك زن بسيار مومن اما مهربان و كمي چاق و قانون مند و هنگام راه رفتن شكم خود را به جلو مي اندازد و دستانش را كمي باز ميكند چون بازوانش بسيار درشت است.
12-قصاب:يك فرد نحيف و لاغر اندام كه جدا اندر جد او قصاب بودند والان صاحب قصابي خودش است و بسيار جدي در كار خود ودگمه اول پيرهنش باز است و زنجيري دور گردنش انداخته و تلاش مي كند شجاع نشان مي دهد با راه رفتنش.
13-آرايشگر:يك زن جوان كه موهايش هاي لايت شده و ابروان كشيده و پاهاي خيلي كوتاه دارد ولي بالاتنه بسيار بلند وكمي شكمش برآمده.
14-خشكبار تواضع(رسول بادامچي):يك فرد قد كوتاه و كچل با شكمي برآمده وچشمان روشن ولي بسيار ريز و هنگام راه رفتن دستانش را خيلي به جلو پرتاب مي كند.
15-رئيس جمهور:يك فرد قد كوتاه با موهاي پرپشت با گوشهاي بر آمده با سري بزرگ و هميشه رسمي و محكم راه ميرود .
16-مهماندار:بسيار خوش اخلاق وخوشرو با قدي بلند ولاغر اندام و سعي ميكند آرامش را در راه رفتن خودش نشان ميدهد.
17-فروشنده لوازم صوتي وتصويري:يك پسر جوان با موهاي ايستاده (به زبان امروزي تاج خروسي)و شلوار بگ افتاده به طوري كه شلوارش دارد از پايش در مي آيد و هميشه خمار است ،خيلي شل راه ميرود.
18-روزنامه فروش:اصولا ترك زبان مي باشد وپسري است 19 ساله وقد متوسطي دارد و هميشه يك كاپشن چرم كوتاه بر تن دارد كه از روي كاپشن به نظر دستانش كوتاه مي آيد و خيلي تند با سر پائين راه مي رود.
19-كشاورز:مردي بسيار درشت اندام با سري كوچك و دستان زمخت و اما خيلي آرام راه مي رود و به نظر خيلي سنگين است و هنگام راه رفتن سرش را به پائين مي اندازد و دائما تسبيح در دست دارد.
20-مربي فوتبال:يك مرد ميانسال با موهاي جو گندمي و عصبي اما چشماني آرام دارد و معتقد مي باشد وتعصب روي تيمش دارد شديدا با پاهاي پرانتزي ودستان باز راه مي رود ،البته يك دستش در جيبش است.
21-كفاش:يك مرد آرام با موي خيلي كوتاه و كلاه گرد كوچكي كه به رنگ قهوه اي كه روي سرش است ولي نمي تواند حرف بزند چون لال است و با همان آرامش كفشها را در درست مي كند و خميده ولي با آرامش كامل راه مي رود.
22-رئيس سينما:يك مردي با سبيلهاي كمال الملكي ،هميشه كت و شلوار به تن و شكمي بر آمده و يك دستش هميشه موبايل و دائما در حال حرف زدن و مهربان ودر حال راه رفتن پاهايش را كمي باز مي كند.
23-كارگردان سينما:يك مرد بدقيافه اي كه شديدا سر بزرگي دارد ولي باهوش است و با بدني افتاده راه ميرود و چشمان نافذي دارد و سعي ميكند مهربان وانتقادپذير نشان دهد.
24-زرگر:كسي كه همه چي را با پول و طلا مي سنجد و كاملا ديدگاهش مادي است ،كمي قوز و شانه هاي افتاده اي دارد و كم مو است وبا چشمان روشن ،ديكتاتور ،و ورزش را دوست دارد اما ورزشكار نيست وسعي مي كند لباسهاي خوبي بپوشد فقط البته سعي مكند.
25-جراح بيني:فردي قد بلند با دماغي بزرگ و هميشه لبخند بر لبانش است البته براي جذب مشتري.
26-خلبان:يكفرد ميانسال كم مويي كه قد بلندي دارد و شانه هايش كمي به سمت بالاست و دستان بلندي دارد اما كمي پيشاني اش چين دارد و خيلي با آرامش راه مي رود.
27-ملوان:كمي تپل ولي قد بلند ومحكم راه مي رود و هميشه كلاه به سر دارد و كمي پاچه شلوارش كوتاه است و دقيق در كار خود و پوستي روشن دارد ولي دستانش تا آرنج سوخته است وبسيار مرد آرامي است.
28-رفتگر:يك مرد بسيار لاغر اندام با سبيل وموهاي كم پشت و دستهاي بزرگ ،چشمان غمگين(كه انگار به اجبار اين شغل را قبول كرده است)ولي بسيار كند راه ميرود.
29-رئيس بانك:يك زن قد كوتاه ولي لاغر اندام با ابروهاي تاتو كرده ولي بسيار جدي و محكم راه ميرود ،هميشه پاشنه بلند مي پوشد كه به نظر بلند برسد كمي پاي چپش مي لنگد.
30باغبان:يك مرد پيري كه كلاه بافتني هميشه بر سر دارد و هميشه ته ريش دارد و سبيل و دستانش پينه بسته و هميشه با لبخندي زيبا به استقبال باغچه ها ميرود و عاشق كارش است اين را ميشود از چشمانش خواند اما در راه رفتن بدنش هميشه خموده است.
سامره شفیع نیا