موضوع:بررسی چند شخصیت

درس:مبانی بازیگری

کاری از:مهرداد زینت فر

1_محمد از بچه های خوابگاه.(شخصیتی واقعی):

ایشان اکثر کارهای روزمره اش را با نوعی رقص و حرکات ظریفی انجام میدهد.که در عین زیبایی بعضی مواقع چندش آور است بعنوان مثال چایی خوردن را با چنان حرکات ظریفی انجام میدهد که انجام مراسمات مذهبی ونمایشی را در ذهن تداعی میکند.اما ماست خوردنش با چنین حرکاتی واقعا حال بهم زن است که گر اشاراتی نشود بهتر است.


2_دانشجویی ناشناس.(شخصیتی واقعی):

در محوطه دانشگاه به دانشجویی برخورد کردم که شخصیت عجیبش مرا وادار به نوشتن کرد.شخصیتی که به عقیده من میتوان از آن به عنوان سمبل جدیت یاد کرد.قاطع،استوار،وشاید هم خشن که پس از بارها زیر نظر گرفتنش هرگز خندهای بر لبش ندیدم و هرگز تشکری از ایشان در ازای کارهایی که دوستانش برایش انجام میدادنند نشنیدم...نکته ای که توجه مرا جلب کرد دوستانش بودند.دوستانی که از نظر شخصیت درست در نقطه متضاد این شخصیت قرار می گرفتند:فوقالعاده شوخ طبع،لوس و ننر که هرگز موفق به خنداندن دوستشان نشدند..


3_پسر بچهای دستمال فروش.(شخصیتی واقعی):

این پسر بجه شخصیتی قابل ستایش داشت.ایشان با اصرار از دوستم خواست که دستمال کاغذی بخرد،دوستم همینکه دست به جیب شد که دستمال کاغذی بخرد متوجه شد پول خورد به اندازه کافی ندارد از اینرو پول خوردهایش که به اندازه سیصد تومانی می شد را به پسر بچه داد تا کمکی کرده باشد.ناراحتی بسیاری در چهره پسر بچه دیدم.حس ششم به من گفت نه تنها پول را نمی گیرد بلکه دو سه فحشی هم نثارمان می کند.اما بر خلاف انتضارم پول را گرفت وشروع به دویدن کردو در بیست قدمی آنطرفتر در صندوق صدقات انداخت.!!! کار درخور ستایشش حیرانم کرد...


4_زنی میانسال.(شخصیتی واقعی):

شخصیتی که جذابیت خاصی برایم داشت شخصیت زن میانسالی در اتوبوس بود.این زن بر پیرزن بودن خودش تاکید مبرمی داشتند و در طول دوازده ساعت بین راه مدام در حال حرف زدن و کلنجار رفتن با خود بود.جالب اینجاست که ضمن حرف زدن در دفترچه یاداشتی چیزهایی می نوشت.برایم خیلی جالب بود بدانم چه می نویسد.در بین راه که اتوبوس برای استراحت مسافران توقف کرد زن میانسال دفترچه را زیر چادرش گذاشت و بیرون رفت.حس کنجکاوی ام مرا وادار به دیدن دفترچه کرد.دیدم..!! اما نفهمیدم چه نوشته بود.با خطی نوشته بود که تاکنون در هیچ کجای این دنیای خاکی به چشمم نخورده بود خطی که نه شبیه ورد دعا گویان بود و نه شبیه خط های دیگر.بعد از ورق زدن صفحات زیادی تنها یک جمله را آن هم به زور توانستم بخوانم:من سه پسر داشتم که اکنون هر سه مرده اند..


5_بقالی بغل خوابگاه.(شخصیتی واقعی)

مردی بسیار مهربان،معتاد به نظر می رسد.اخلاق فوقالعادهای که دارد روح مشتری را به خوبی جذب می کند.در اکثر مواقع تعارفات بیخودی می کند که آزار دهدنه است از جمله بفرمایید میوه،بفرمایید بستنی و...

مشخصات فیزیکی:لاغر اندام،صورتی استخوانی و قدی متوسط دارد.در ضمن دندان هایش یک در میان نیز پوسیده است...


6_علی از دانشجویان.(شخصیتی واقعی):

شخصیتی دوست داشتنی دارد.برخی کارهایش واقعا آدم را تحت تاثیر قرار می دهد.روزی حاضر شد به سرویس دانشگاه نرسد تا دوستش طراحی از جارویی که به در اتاق تکیه داده را به پایان برساند..بدون اینکه بگذارد دوستش بویی از ماجرا ببرد.

مشخصات فیزیکی:سن:بیست سال،چاق،موهایی فرفری دارد،صورتی جذاب که در اکثر مواقع خنده بر آن نقش بسته است..


7_کشاورزی سپید موی.(شخصی واقعی):

آدمی فوقالعاده بی باک که حرف دلش را بدون هراس برزبان می آورد و با روحانیت مخالفت شدیدی دارد.هر حکایتی که تعریف کند بدون استسنا باید کنایه ای به روحانیت در آن باشد..همیشه خود را آنجه که هست نشان می دهد نه آنچه که باید باشد.

مشخصات فیزیکی:سن:حدودا شصت و پنج سال_کوتاه قد_صورتی گود و استخوانی که به راحتی ناملایماتی که از روزگار دیده را می توان در آن دید.


8_فروشنده لوازم آرایشی:

پسری خوش تیپ،سر زبان دار که سر و کله زدن با مشتری ها خصوصا دختران را خیلی خوب بلد است..صورتی زیبا دارد که می توان گفت فقط سی درصد از این زیبایی را از طبیعت گرفته و بقیه را پنکک ها برایش به ارمغان آورده است.تکه کلام جالبی که اکثر مواقع بر زبان دارد چیزی نیست جز:مواظب زیباییات باش..



9_کارمند بانک(مرد):

بد اخلاقی اش قابل تحمل نیست..تا دل مشتری را به درد نیاورد جواب سر راستی نمی دهد.همیشه از نظر روحی و جسمی خسته بنظر می رسد.و در نهایت شخصیتی حال بهم زن دارد.

مشخصات فیزیکی و ظاهری:همیشه لباس رسمی به تن دارد_شکمی گنده_چشمانی درشت و ابروهایی که همیشه حس خشم ونفرت را منتقل می کند.


10_دبیر ریاضی:

خشک رفتار می کند..طرفدار سرسخت نظم و انظباط است و اگر دانش آموزش دیر کند تحت هیچ شرایطی حق ورود به کلاس را ندارد...بنظر می رسد از احساسات هیچ بویی نبرده است..به در و دیوار که بنگرد احتمالا جز فرمول های دیوانه کننده چیزی نمی بیند..فیلترهای بسیار زیادی را برای دانش آموزانش قرار می دهد که گذشتن از آنها کار حضرت فیل است..نمره 75/9 را اگر آسمان به زمین بیاید ده نم یکند..


11_دبیر ادبیات:

آدم احساساتی است..برای کلاسش هیچ گونه فیلتری قرار نمی دهد چون معتقد است خود دانش آموز باید فیلتر بسازد و خود را در محدوده آنها قرار دهد..سخت گیر نیست،مهربان است و شیوه ی تدریسش لذت بخش است..


12_سهام پزشک پور از دانشجویان دانشکده.(شخصیتی واقعی):

به علومی از جمله فلسفه،روانشناسی و جامعه شناسی تسلط خوبی دارد..آدم رهایی است و حرفش را بدون هیچ گونه رو در بایستی می زند،با آنکه در بعضی مواقع سخنانش آزار دهنده است اما پسری دوست داشتنی است.از جمله خصوصیاتش این است که تا به پاسخ سوالی که در ذهن دارد نرسد آرام و قرار نمی گیرد حتی اگر جواب آن سوال در مریخ نهفته باشد.

خصوصیات فیزیکی:ریشی بسیار بلند دارد که به قول خودش وقت کافی برای اصلاح آنرا ندارد..قدرت عجیبی در دست هایش نهفته است و هنگام صحبت کردن این دست ها را چنان به این طرف و آن طرف می برد که رقاصان رقص تکنو را در ذهن طرف مقابلش تداعی می کند..


13_موسیقیدان:

اصولا با احساس سرو کار دارد..سطح سواد بسیار بالایی دارند..تمام حرکات و کارهای روزمره خود را با ریتم خاصی انجام می دهد..چهره خشنی که دارند با درونیات و احساسشان تضاد بالایی دارد.

خصوصیات فیزیکی:وجه تشابه اکثریتشان ریش و سبیل پر پشتی است که دارند..پیشانی آنها نیز چروک خورده و بینی کشیده ای دارند..





14_لوتی:

آدم آنچنان مذهبی ای نیست اما اعتقادات مقدسی دارد_اهل دعوا راه انداختن های بی مورد نیست اما یک تنه ده نفر را حریف است..ناموس را همانند خدایی می پرستد و تحمل نگاه های هرزه را به هیچ وجه ندارد..به قهوه خانه که وارد می شود انگار که به جایی مقدس پا نهاده به غریبه و آشنا درود می فرستد..

مشخصات فیزیکی:بر خلاف خلاف کارهای لوتی نما همانند مردم عادی لباس می پوشد اما شیوه سخن گفتنش متضاد است و ادبیات خاص خودش را دارد..معمولا قد بلندن و دستمال یزدی در دست دارند..


15_بنا:

معمولا بر خلاف انتضار آدم های شاد و خوشحالی هستند نمی دانم شاید خنده ای که خیلی وقتا بر لبشان می بینم از گریه هم غم انگیز تر باشد..حق و حقوقشان در اکثر مواقع پایمال می شود ما نه تنها از کار خود هیچ گله و شکایتی ندارند بلکه به آن عشق میورزند همانطور که یک هنرمند به اثرش عشق میورزد.

مشخصات فیزیکی:معمولفا لاغر اندام..بینی کشیده..صورتی سرشار از درد ورنج و دست هایی پینه بسته که بوسه بر آنها جایز است..


16_کارمند دولت:

حقوقش همیشه به موقع و سر ماه به حسابش واریز می شود با این حال همیشه در حال گلایه از شغل خود و روزگارند..برای دیدن خنده ای بر لبشان هفته ها و ماه ها و شاید هم سال ها باید وقت گذاشت..

مشخصات فیزیکی:شکمی برآمده،صورتی صاف و گوشتالود..خلاصه و در مجموع خوش تیپ اند و دستهاشان تاکنون پینه ای بر خود ندیده.


17_هنرمند نما:

ادعا می کند همیشه روزگار را در تنهایی به سر می برد و روح و روانی خسته و پریشان دارد..در خیابان معمولا با مشاهده جوانان آهی عمیق می کشد که منشا آن از ژرفای دل است چون اعتقاد برآن دارد که وقتشان را به بطالت می گذرانند..معمولا واژه هایی به کار می برد که در آخرشان یسم دارد هماندد:رمانتیسم،اکسپرسیونیسم وغیره و غیره که بیان برای این بنده حقیر کاری است ناممکن...

مشخصات فیزیکی:موهایی ژولیده،ریش و سبیل بسیار بلند و چهره ای پژمرده دارند...در اکثر مواقع سیگاری در دست دارند که آنرا تنها همدم تنهایی می دانند و معمولا بر آن درود می فرستند که هیچ گاه تنهایشان نمی گذارد..



ادمه دارد...